Saturday, February 25, 2006

bio.marilyn manson

چه او را دوست داشته باشید و چه از او متنفر باشید این واقعیت غیرقابل انکار است که این هنرمند در میان بدنام ترین و جنجالی ترین و بحث انگیزترین موزیسین های دهه نود جایگاه ویژه ای دارد.او احتمالا آخرین اعجوبه لیست بلندبالایی است که به راک بازی های شوک آور معروف هستند و شروعش با آلیس کوپر است.اگر چه نباید فراموش کرد آنچه باعث شد منسون به صدر جداول فروش راه پیدا کند وارد شدنش به حیطه های تابو در اشعار و فرم ظاهری کارهایش بود.مسائل اروتیک – مواد مخدر و ... مسائلی بود که مرلیلین منسون سعی داشت به آنها دامن بزند و همین باعث شد تا جامعه منتقدین موسیقی او را پس بزنند اما توانست در میان جوانان بازار مناسبی راه پیدا کند و در جریان خط اصلی سلف های خود به یک ضد قهرمان محبوب بدل شد این مسئله باعث بروز تنش هایی میان او و افراد بالارتبه سیاسی و جامعه سنتی به خصوص والدین آینده نگران آینده کودکان خود شد منسون با نام برایان وارنر در کانتون اوهایو متولد شد در سن هجده سالگی به تامپابای در فلوریدا نقل مکان کرد و آنجا به عنوان یک روزنامه نگار با زمینه و گرایش موسیقی مشغول کار شد در 1989 با گیتاریستی به نام اسکات میچل آشنا و پس از مدتی دوست شد آنها تصمیم به تشکیل یک گروه گرفتند و همان زمان بود که اسکات خود را با نام دیزی برکویچ و وارنر خود را با نام مارلین منسون مطرح ساختند.اندک زمانی نوازنده باس گجت گین و نوازنده کیبورد مادوناواین نیز به گروه ملحق شدند گروه اوایل با نام مرلین منسون و اسپوکی کیدز شروع به فعالیت نمود .کارهای اولیه گروه در حد ضبط و انتشار چند کاست مستقل و نواختن در کلوب ها و برنامه ها بود.استفاده از جلوه های بصری خاص در این نمایش ها آرایش خاص منسون و فضای گوتیک آثارشان به سرعت گروه را مطرح نمود کارهای گروه با استفاده از درام قدرتمند باعث شد تا صدایی سخت و تیزتر به گوش شنوندگان برساند و تا سال 1992 آنها در میان عامه پسندترین حرکت های هنری در حیطه فلوریدای جنوبی به شمار می رفتند.

در 1993 ترنت رزنور در گروه nine inch nails با آنها تماس گرفته و پیشنهاد کرد برای ارایه یک کار جدی گروه با شرکت مربوط به او یعنی نایتینگ ریکورد زلیبل قراردادی ببندند شاید اینگونه شانس گروه برای حضورهای جدی تر و ماندگارتر بیشتر شود.منسون این پیشنهاد را می پذیرد و در خلال تابستان 1994 با کمپانی یاد شده وارد مذاکرده می شود.این درحالی بود که یک نوازنده جدید بیس با نام تویگی رامیرز جایگزین عضو قبلی گین شده بود.از همین جا بود که شهرت منفی گروه آغاز شد و اجرای گروه در سالت لیک سیتی شروع این حرکت بود.کارهای غیرمنتظره منسون روی صحنه نمایش از او یک شیطان مجسم ساخته بود.

جالب آنکه هرچه تضاد او با جامعه بیشتر می شد و عده منتقدینش افزایش پیدا می کردند محبوبیت وی در میان هوادارانش بیشتر می شد تا جایی که با انتشار آلبوم children Ep smells like در سال 1995 وارد خط اصلی جریان سازان برای نوجوانان شد تاثیرگیری اش از گزوه یوریتمیک و حتی اجرای کاور آهنگ معروف گروه یعنی رویاهای شیرین توانست به یک موفقیت غیر منتظره بدل شود.

اندک زمانی بعد برگویچ هم از گزوه جدا می شود و جای خود را به گیتاریستی با نام مستعار زیم زوم می دهد. LP بعدی گروه سال 1996 و با نام آنتی کریست سوپر استار منتشر می شود که در میان سه آلبوم مطرح پاپ سال جای می گیرد. محبوبیت منسون رو به افزایش می رود و جامعه با او درگیر می شود کنسرت های با پافشاری مردم کنسل می شود و موسیقی اش از سوی گروه های مذهبی و پیشروان آن ها مورد هجوم نقد قرار گرفته و تحریم می شود.مرلین منسون که در یک فشار جدی قرار گرفته بود برای گفتن حقایق کاری و زندگی به دنبال رسانه ای دیگر می گردد و در مصاحبه مفصل با مجله رولینگ استون اسراری را فاش می کند که تحت عنوان جاده دور و دراز خارج از جهنم منتشر و به پرفروش ترین اتوبیوگرافی سال بدل می شود.این مصاحبه جنجالی گروه های مذهبی به این یقین می رساند که او روحش را به شیطان فروخته است.

حیوانات مکانیکی آلبوم بعدی او در سال 1998 منتشر می شود که به دنبال موفقیتش منجر به برگزاری یک تور حمایتی یک ساله می شود.هالی وود در اواخر سال 2000 منتشر می شود و گروه به اجرای یک کنسرت بزرگ در سال 2001 دست می زند و در خلال اجرای برنامه گروه در جولای و در میشیگان به خاطر یک حرکت ناشایست رئی سن از سوی گارد امنیتی برگزاری مراسم دستگیر می شود. منسون به کار ساندتراک هم روی می آورد و نسخه ای از آهنگ taint love او روی فیلم نه یک فیلم نوجوان پسند دیگر قرار می گیرد در حالی که یکی از محافظین وی مدعی می شود منسون او را دچار حادثه جدی نموده است و سر او از این بابت آسیب دیده است این ماجرا در کنار سایر پرونده های منسون تا سال 2002 ادامه پیدا می کند و در ژانويه آن سال ماجرا تمام می شود هواداران منسون در ماه می 2003 شاهد انتشار آلبوم ذوران طلایی گروتسک می شوند که یک هفته تمام در صدر جدول فروش قرار داشت و حتی عده ای از منتقدین نیز آن را در لیست ده آلبوم برتر خود جای دادند.در آپریل 2004 آلبوم با نام طولانی و عجیب lows lunck box and choklit بیرون می آید و در پایان سمتامبر همین سال مجموعه ای از بهترین هایش را تحت عنوان بگذار فراموش کنیم را منتشر می کند personal tesun

Tuesday, February 14, 2006



in ham 3 aks az arosie marilyn ke to rozname chap shode

Monday, February 13, 2006

didare marilyn ba Lily Cole



marilyn dar akharin safar khod ke 2 roze pish bod be berlin raft va ba Lily Cole ieki az marof tarin modelhaie fashion didar kard ke matn english ro baratoon mizaram ke bekhoonin



Marilyn Manson stepped into the wonderland of the Movenpick Hotel's banqueting room to give journalists and distributors a glimpse of "Phantasmagoria," his first outing as a feature film director and lead actor.

The pic, which Manson hopes will "redefine the horror genre and put it back to where it once began with people like Roman Polanski" will tell the story of Lewis Carroll, the creator of the children's classic "Alice in Wonderland."

"It's more of an intellectual and arty version of horror and it's very exciting," added Brit fashion model Lily Cole, who was also present at the press conference and who is set to play Alice. Manson himself will tackle the role of Carroll.

Wild Bunch, which is putting together the pic and which has been encouraging Manson to take the director's chair for the last five years, showed a short teaser, that Manson and his co-writer Anthony Silva had helmed.

The short clip featured the usual mix of sexual deviance and beautifully lensed gothic aesthetic, which Manson has become known for.

Wearing black lipstick and looking and sounding a lot like Edward Scissorhands, Manson says that his fascination with Carroll stems from the many parallels he's discovered between the writer and himself.

"A lot of people think of Carroll as a paedophile but he was actually a man tied to his childhood, and when he realized that he had nothing left that was linking him to his childhood, he died."

marilyn manson and eminem



لطفا متن زير را باداد و فرياد و عصبانيت بخوانيد

من نميدونم چرا بعضي از طرفداران امي نم و اين سايت مزخرف ياهو مرلين منسن رو با امينم مقايسه ميكنند . بابا اصلا چه ربطي داره؟ در آهنگ هاي مرلين شما با سبك تازه اي از موسيقي كه من اسمشو سبك برتر مي ذارم آشنا مي شيد و در تمام طول آهنگ سر جاتون ميخكوب مي شيد و احساس مي كنيد از فرط هيجان تمام سلول هاي خاكستري مغزتون داره مي تركه ولي امي نم چي؟ آخه 5 دقيقه تند نتد حرف زدن هم كاري داره؟ مي گن سبكشه ديگه رپه(rap) ولي من نميدونم آخه اين ديگه چه جور سبك مزخرفيه كه آدم وقتي گوش مي ده احساس ميكنه كه در يك كنفرانس خبري شركت كرده نه آهنگ درست حسابي نه ريتمي نه ملودي..... بيچاره دنياي موسيقي چقدر ذليل شده كه چنين سبكي بايد طرفدار داشته باشه. بابا اين مرلين بيچاره تو هر آهنگش خفن ترين شعرا رو مي خونه اونم با صدايي كه يه لحظه آرامش نداره و دائما لحن و تن صداش داره عوض مي شه ولي امي نم با صدايي به زيبايي صداي كلاغ فقط براي ما كنفرانس ميذاره . اصلا اين امي نم به خاطر خوندنش ويا به خاطر سبكش معروف نشده كه. شهرتش به خاطر اينه كه مي گن پسريه كه از خط هاي قرمز جامعه امريكا عبور كرده . ولي عزيزان آخه آمريكا به ما چه مربوط؟ نكنه شما هم ميخوايد اين كارو تو جامعه خودمون بكنيد؟ بي خيال شيد بابا . به هر حال خط قرمز هاي امريكا محكم تر از آن چيزيست كه زيبا روياني چون امينم بتوانند از آن بگذرند به قول دوست عزيزم منسن : the beautiful people you can't see the forest for the trees.يعني اي آدم هاي قشنگ! شما مي گوئيد كه جنگل را نميتوانيد ببينيد به خاطراينكه درختان جلو ديدتان را مي گيرند!!!

در رابطه با شعرهاي جناب امي نم هم بذاريد مدرك رسمي و محكمه پسند بياورم. چه مدركي بهتر از ترجمه شعر خودش؟ يه روز بابك (طرفداري كه عشق كورش كرده) يكي از به قول خودش بهترين شعراي امينم را به من داد تا بخوانم و نظرم درباره او عوض شود . دقيقا اين شعر درباره پسر بچه اي بود كه پدرش تو خونه دعواش كرده بود و او هم قهر كرده بود و از خونه زده بود بيرون و داشت به آهنگي با واكمن گوش ميداد و همه فكر مي كردن ولگرده ولي اون كه بچه خوبي بود! و خيلي غمگين و افسرده بود. باور كنيد من پس از خواندن اين تراژدي حياط بشر (حياط نه حيات) اشك تو چشمام جمع شده بود و از زور خنده شكممو گرفته بودم . آخه يه شعر چقدر مي تونه سطحي با شه و يك خواننده چقدر سطحي نگر كه ريشه مشكلات اجتماع را اينجور چيزا بدونه و به بچه هاي مردم ياد بده كه تا باباشون بهشون گفت بالاي چشمت ابروه از خونه قهر كنن.به هر حال رفتم و گفتم كه نه بابك جان به اينا شعر نميگن اينا...شعري بيش نيست.ولي اين اسطوره ي امي نم پرستي از دست من ناراحت شد و فكر كنم هنوز كه هنوزه دلش پره .باشه بابا بابك جون من از همينجا اعلام ميكنم كه اين شعر اند(end) شعراي دنياس!

بيچاره مرلين - بيچاره من عجب گيري افتاديم . ولي به هر حال بايد خدمت تمام عشق امي نم هاي عزيز عرض كنم كه با اين كارها و چسباندن امي نم به بزرگاني چون مرلين منسن امينم خواننده نميشه زهي گمان باطل حتي اگه خودتون رو حلق آويز هم بكنيد امي نم خواننده ايست در حد سندي خودمون . نه بيشتر و نه كمتر.

لابد بعدش هم نوبت متاليكاست كه با امي نم مقايسه بشه ولي آخه صداي گيتار كرك كجا و ديلينگ ديلينگ آهنگاي امي نم كجا؟ (متال بازان عزيز برن حال كنن) .

امي نم خواست مثل مرليم هجو و هزل رو به شعراش اضافه كنه ولي نه آقا كسي كه بانوي محترم و مظلومي مثل بريتني اسپيرز را مورد هدف قرار دهد اصلا مرد نيست (لابد با اين كارش هم مي خواسته مشكلي رو از مشكلات جامعه حل كنه !) اي امي نم حقا كه تو هم از دارو دسته ي همون مدونايي(لعنت الله عليه و آله و آبائه اجمعين) از بريتني كه نگذشتي لا اقل بي خيال مرلين شو چون آق مرلين اصلا مثل بريتني پروانه اي نيست و زور امثال تو هم به او نمي رسه . ولي به هر حال نرود ميخ آهنين در سنگ و بابك (بعنوان نماينده تمام عاشقان دلسوخته ي پسر مو طلايي بيني عروسكي ) مي گويد كه هنوز هم امي نم گوش مي ده . مرلين جان اشك نريز . حيف اشكات .

همانطور كه گفته بودم طرفداران امينم مي توانند از او دفاع نمايند

hame midonid ke marilyn mikhad albume 2006 ro bede biroon be hamin khater mikhad ghabl az on 10 bar sitesho update kone [iani har bar ie aksi az albume 2006 ro ro safe avale sitesh bezare] vali nmishe hanooz to site aslish raft .az emroz shro karde be update iani har roz be flash avale sitesh ie chizi ezafe mikoone ke in avalin aksesh hast

Friday, February 10, 2006

inam ali mahdavi akase marilyn ke irani hastesh . ieki az aksasho ke grefte baratoon mizaram

Thursday, February 09, 2006




خوب سلامي دوباره به همه شما متال بازهاي عزيز
عرض كنم كه آپديت اين هفته بيوگرافي چارلز منسون قاتل زنجيره اي و معروف ايالت متحده هست
شايد بگيد اين آقا اصلا چه ربطي به مرلين منسون خودمون داره الان بهتون ميگم
همانطور كه ميدونيد مرلين منسون اسم واقعي او نيست بلكه اسم اصلي او برايان وارنر هست
و مرلين منسون از اينجا اومده كه الان ميگم
فاميلي منسون كه از چارلز منسون اومده و اسم او يعني مرلين هم از مرلين مونوره اومده پس شخصيت مرلين منسون اينجوري به وجود اومده
حالا اين بيوگرافي چارلز منسون هست كه ترجمه كردم

چارلز منسون در 11 نوامبر 1934 به دنيا آمد او متهم به قتل شرون تيت و چهار نفر از دوستان وي در ايالت اوهايو شد
شروع ماجرا :
در سيزده سالگي مادرش او را پرورشگاه گذاشت و توانايي ثبت نام او در مدزسه را نداشت وي به مدت يك سال از خانه فرار كرد و
دوباره پيش مادرش آمد مادري كه هيچ علاقه اي نسبت به چارلز نداشت او زندگي خود را دوباره بعنوان يك گدا در كوچه ها و خيابان ها آغاز كرد
او زندگي اش را با دزدي كردن ميگذراند در سال 1951 بعد از دستگير شدن و آزاد شدن او از زندان دوباره به جرم رانندگي وحشيانه با يك اتوموبيل دزدي به زندان افتاد
زنداني كه در آنجا يك مجرم بسيار مهم شمرده ميشد با اين حال او در سال 1954 آزاد شد !! او دوباره به جرم رانندگي سريع بازداشت شد
اين بار او با ضمانت آزاد شد اما اين قضيه تا زماني ادامه داشت كه او در جلسه دادگاه حاضر نشد و دوباره دست به فرار زد تا زمانيكه به او بخشودگي خورد يعني سال 1958
او دوباره به جرم رساندن چك بانكي دزديده شده به يكي از دوستانش دستگير شد و دوباره با ضمانت آزاد شد البته قفط براي 9 ماه ( قانون آن زمان كاليفرنيا) اين چنين بود
چارلز قسمت مهمي از زندگي خود را در زندان گذراند دزدي از مراكز فروش كارت اعتباري و دزدين اتومبيل هاي زياد نيز جزئي كوچك از جرايم او بود
در سال 1967 دوباره آزاد شد او به سوي سانفرانسيسكو حركت كرد و به جمع آوري گروهي پرداخت كه اين گروه را خانواده خود ناميد !! سپس به سرعت به لس انجلس رفت او در اولين اقدام خودش در دره متروكه سن فرنادو مشغول به ساختن فيلم وسترن شد كه آهنگ فيلم از هلتر اسكلرتر بود
(او كتابي نوشت كه بسيار به عقايد مسيحيان توهين كرد ( مسيح و مرگ
در 9 اگوست 1969 چهار عضو خانواده يعني تكس واتسون و پاتريك كرينوتنل و سوزان اتكينز و دنيس ويلسون به همراه خود چارلز منسون خانه خود را در سيلو درايو در تپه هاي بورلي خريدند
سپس شرون تيت همسر رومن پلانسكي را به همراه چهار نفر از يارانش به قتل رساندند ليندا كسبيان شاهد قتل ها بود و خود او هم مجرم بود ولي بخاطر لو دادن گروه منسون بخشودگي خورد
روز بعد آنها تصميم به قتل رز رايمز و لنو بابيانكا كه از يكي از زوج هاي ثروتمند لس انجلس بودند گرفتند خانواده منسون به خاطر كشتن گري هينمن خواننده مشهور آمريكايي ميان بعضي ها طرفدار پيدا كردند
منسون آلبومي را در 6 مارس 1970 باعنوان " دروغ " در شهر نيويورك منتشر كرد اين آلبوم كه شامل 10 آهنگ بود توسط شركت اي اس پي پشتيباني شد اين البوم هم اكنون در امريكا غير مجاز ميباشد در همين سال بود كه دنيس ويلسون از گروه منسون ( خانواده منسون ) جدا شد
چارلز منسون در قتل ها حضور پيدا نميكرد ولي به جرم كشيدن نقشه هاي قتل ها به زندان ميافتاد او به خاطر قتل هاي 25 ژانويه 1971 و 29 مارس به اعدام محكوم شد ولي حكم منسون درست هنگامي صادر شد كه قانون اعدام در ايالت كاليفرنيا و بسياري از ديگر ايالات لغو شد و او به حبس ابد محكوم شد در 5 سپتامبر 1975 يكي ديگر از اعضاي خانواده منسون به تنهايي تصميم به قتل گرالد فورد رئيس جمهور آن موقع ايالت متحده گرفت كه در اين كار موفق نشد وبه زندان افتاد ديگر اعضاي خانواده هم فعاليت خود را به اتمام رساندند منسون هم اكنون طبق شواهد در زندان بلارينز كاليفرنيا بسر ميبرد البته برخي هم معتقد هستند كه توسط يكي از هم سلولي هايش به قتل رسيده است پايان تا هفته آينده و آپديت جديد نظر هم يادتون نره

Friday, February 03, 2006

modelhaie lebase marilyn dar fashion paris 2005